استان تولد:
آذربایجان غربی
بنام خدا
شهيد غلامرضا آذرنوش در سال 1318 در روستاي آغچه لو از توابع شهرستان شاهين دژ قدم به عرصه هستي نهاد
شهيد آذرنوش خيزابه اي از آن حقيقت بود كه بعد از تولد تا كلاس ششم ابتدائي درروستاي آغچچلو ادامه تحصيل داد و سپس با همان صفا و مردانگي روستايي كه چاشني رشادت نيز بر آن افزون بود از طريق كشاورزي امرار معاش مي كرد و با توجه به اينكه انساني متدين و علاقمند به حضرت امام (ره) بود ضمن شركت در راهپيمائيهاي رژيم سابق، از ابتداي تولد انقلاب اسلامي با اشتياق تمام جذب كميته انقلاب اسلامي شد و يكي از بانيان آن در منطقه بود. و به خاطر حركت صحيح و ترغيب او تعداد زيادي از برادران جذب كميته شده و مشغول نبرد با اشرار و ضد انقلاب شدند
و عاقبت هم در جريان پاكسازي منطقه از وجود پليد اشرار از خدا بي خبر در زير شكنجه هاي دردمنشانه دشمنان دين و ملت، به آرزوي ديرينه خود رسيد و بعد از مدتها مبارزه در تاريخ 59/2/5 در عمليات پاكسازي روستاي «قز كورپي» زير شكنجه هاي سبعانه دشمن جام شهادت را سر كشيد، حسرت تسليم و زبوني در برابر دشمن را بر دل آن كوردلان باقي گذاشت و پيكر پاك او در مزار شهداي روستاي آغچلو مورد توجه عاشقان خط سرخ شهادت است
روحش شاد و يادش گرامي باد
استان شهادت:
آذربایجان غربی
منطقه عملیاتی:
روستای قزکورپی
خاطره بهرام بستاني از آشنايان شهيد
سال 59 بود كه شهر و منطقة ما پر از دموكرات و كومله بود. تمامي بسيجيان در منطقه و پايگاه مستقر بودند و شهر هميشه مورد حمله و گلوله باران و دشمنان از خدا بي خبر بود
شهيد آذرنوش جهت جلوگيري و دفع حملات به همراهي ديگر همرزمان در اطراف روستاهاي شاهين دژ گشت زني مي كردند، تا اينكه آنان زنده به دست دشمن اسير شدند. و پس از ازار و شكنجه آنان را بيه شهادت رساندند. خاطرة جالبي كه بنده در آن هنگام به ياد دارم اين بود كه تمامي بازاريان و كسبه به خاطر ازادي بسيجيان و رزمندگان اسلام هر كدام با داس، تبر، بيل و پيرمردان با عصا به طرف مقر دشمن با پاي پياده حمله ور شدند. و تعدادي از دشمنان را به هلاكت رساندند و نهايتاً آن شهيد گرامي را با خود به شهر آوردند و در ميان انبوه مردم تشييع و تدفين گرديد