شهيد در سال 1345 در خاواده با ايمان  به دنيا آمد. در سن 7 سالگي به مدرسه رفت و شروع کرد به آموختن علم و دانش.
در زمان اوجگيري انقلاب با اينکه نوجواني بيش نبود بيش از حد توان در زمينه هاي مخلف تقلا مي کرد. کوشش کرده تا انقلاب به ثمر برسد.
بعد از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي در تمام صحنه ها که لازم بود حضور پيدا کرد، چرا که از همان اوان زندگي با مفاهيم ديني و مذهبي آشنايي داشت و به رهبرش سخت عشق مي ورزيد.
بعد از جنگ تحميلي عراق آرام و قرار نداشت.خيل رزمندگان و جانثاران را ديد و تابوتها سرخ را بر دوش مردم مشاهده کرد.
او که رهرو خط خونين تشيع بود چگونه مي توانست بيارامد برادر بزرگوارش شهيد محمد صادق راه را براي او هموارتر کرده بود.
بعد از شهادت برادر بزرگوارش درس و تحصيل را نيمه کاره گذاشت و به فرمان امام لبيک گفت و راهي جبهه شد.
او با انقلاب بزرگ شد و با انقلاب حياتي ديگر يافت و با آن درخشيد و خواست در مسير تکامل وجودي به سعادت و حيات ابدي دست يابد.
چندين بار به جبهه عزيمت کرد و مجروح شد عاقبت در سحرگاه خونين پنجم بهمن ماه شصت و شش در عمليات غرور آفرين بيت المقدس 2 در تپه هاي ماووت به شهادت رسيد 

"... ما بايد از بي تفاوتيها و بمن چه ها و از صحنه کنار رفتن ها و مصلحت انديشيهاي بي مورد بترسيم هرچند عده اي خوششان نيايد"
" خدايا تو شاهد باش که من هدفي جز تو و مقصودي جز راهي که تو خودت توسط پيامبر اکرم(ص) و امامان معصومت بمن نشان داده اي ندارم و عشقي جز شهادت در راه تو را ندارم و اميدم به تو و غير از و پناهي ندارم... و اميدوارم که اين هديه اي که خودت بمن ارزاني داشته اي تقديمت کنم..."