استان تولد:
آذربایجان غربی
رشته تحصیلی:
مهندسی گیاه پزشکی
شهر تحصیل:
دانشکده کشاورزی تبریز
مهندس شهيد جعفر حب نقي به سال 1333 ازپدري به نام عبدالحسين ومادري به نام خديجه در خانواده اي مومن ومعتقددر شهرستان اروميه چشم به جهان گشود .ازآنجا که در زمان کودکي پدر خود را از دست داد مرگ پدر مصيبتي بر ديگر مشکلاتش بود با اين حال با پشتکار دوران مدرسه را به پايان رسانيد. ايشان از دوران کودکي بسيار مودب ومعتقدبود فعاليت هايش را از دوران نوجواني وبا عضويت در انجمن اسلامي آغاز کرد. چراکه اين دوران همزمان با آغاز انقلاب ودرگيري با حزب دمکرات بود. اين شهيد بزرگوار دبيرستان را با موفقيت گذراند ودر سال 1352 از دانشکده کشاورزي تبريز در رشته گياه پزشکي پذيرفته شد . ودر سال 1356 دوره کارشناسي را به پايان رسانيد.
ورود به دانشگاه براي جعفر نقطه عطفي بود تا هرچه بيشتر ماهيت رژيم جنايتکار و وابسته پهلوي را شناخته وبا آن به مبارزه برخيزد.وعليرغم حضور در فعاليت هاي مذهبي وسياسي در دانشگاه به تحصيل علم اهميت مي داد. او فعالانه در جنبش نوپاي اسلامي دانشجويي شرکت کرد وچون اسلام را به عنوان تنها روش وايدئولوژي پذيرفته بود با تمام دارائيش (جسمي وفکري ) جانفشاني مي کرد. پس از فارغ التحصيل شدن از دانشگاه در سال 54 وانجام خدمت وظيفه مبارزات ايشان به نقطه اوج خود رسيد ودر اين رابطه بيشتر به سازماندهي توده هاي مسلمان مي انديشيد . پس از پيروزي انقلاب اسلامي با ديگر برادران همرزمش در يکي از کلانتري ها مشغول خدمت شد وبه گفته يکي از دوستانش در آن موقع جعفر شب وروز نداشت وفعالانه فعاليت مي کرد. در اوايل سال 58 هنگام تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اروميه که اغلب جوانان متعهد ومبارز مسلمان در آن شرکت داشتند به سپاه پيوست شدت علاقه واخلاصي اش از وابستگي به حدي بود که کاري را که در در رشته تخصصي اش در يک شرکت با حقوق هنگفت (100000) ريال به وي پيشنهاد شده بود رد کرد وبه فعاليت بي امانش در سپاه ادامه داد. ايشان عليرغم اعتقاد به نارسايي ها واعمال غير مکتبي دولت مردان که در اين مرحله بنا به امر امام (ره) بايستي براي حاکميت انقلاب تلاش کرد وشکست انقلاب اسلامي را شکست سهمگيني براي اسلام ومستضعفين مي دانست ومي گفت " اين جنگ ومبارزات ديگر ما به خاطر حفظ حاکميت سياسي انقلاب وخط امام ومکتب است ونه حفظ قدرت ويا محبوبيت ." هميشه از اختلاف دولتمردان بر سر "خط من " وگروه گرائيها مي ناليد وخط امام را که در عدم آلودگي به قدرت طلبي وخط اخلاص وتوکل خلاصه مي ديد برهمه آنها ترجيح مي داد.
اين شهيد مخلص 4 ماه قبل از شهادتش با فردي از يک خانواده متدين ازدواج کرد وطبق گفته دوستانش اين ازدواج هرگز نتوانست در کم وکيف فعاليتش تاثير کند واحياناً وابستگي بياورد جعفر در پياده کردن مباني وصول مکتب تاکيد فراوان مي کرد وخود در بين دوستانش از لحاظ تقوا الگو بود وبراي برادرانش در سپاه وخانواده ، مظهر ايثار ومهرباني وفداکاري بود وچيزي که هميشه با نام ايشان عجين گشته است اخلاق نيکو ، سادگي وکم حرف زدن ورفتار اسلامي اش است. از خصوصيات ديگر اين شهيد تاکيدش بر نظم وانضباط در کارها بود به طوري که از هرگونه عمل نامنظم وعدم سازماندهي رنج مي برد. در مقابل مشکلات صبور بود به سکوت وتنهايي بيشتر علاقه داشت تا حرف زدن ،وهنگام حرف زدن طوري حرف مي زد که کسي از او نرنجد.
ايشان علاقه فراواني به جنگ با کفر وسدکنندگان راه خدا ورسول ودر واقع جهاد داشت وهمواره آرزوي مرگ سرخ را داشت ولي از طرف ديگر آنقدر هم ساده انديش نبود که هر کشتني را شهادت محسوب کند بلکه بر نيت واثر وگواهي شهيد اهميت وافر نشان مي داد ومي گفت : مهم نيت انسان است واگر نيت خالص باشد عمل ارزش دارد وگرنه ريا وتزوير خواهد بود. همچنين از مرگ بي ثمر مي ترسيد ومي گفت شهادت بايستي در اجتماع ودر مردم تحول فکري و... بيافريند وبدين جهت شهادت نادر عليزاده که با رخنه در تشکيلات حزب دموکرات توانسته بود در يک جلسه سرهنگ عباسي (مغز متفکروطراح جنگ کردستان ) را ترور کند وخود نيز شهيد شود در وي اثر فراواني داشت وهميشه اورا تحسين مي کرد وبه خاطر همين علاقه اش به مبارزه رودررويي با مشرکين وکفار بود که در اغلب درگيري ها شرکت داشت از جمله درگيري هاي سرو واطراف شهر اروميه خلع سلاح دهات ودرگيري نقده وآزادسازي مهاباد حضور فعال داشت ويکي از مهره هاي کليدي واحد عمليات واطلاعات سپاه اروميه بودند.
ومي گفت : انسان در درگيري ها به حرکت در مي آيد وخالصتر مي گردد .
سرانجام در تاريخ 1359/07/19 به شهادت رسیدند
استان شهادت:
آذربایجان غربی
عملیات:
در گیری با ضد انقلاب در کردستان
نحوه شهادت:
در گیری با حزب دموکرات
گـلزار دفـن:
باغ رضوان ارومیه