استان تولد:
آذربایجان غربی
شغل:
راننده نفربر راه اهن
مصطفي اميني بسال 1327 در يک خانواده کشاورز در روستاي قطور از حوالي شهرستان خوي ديده بجهان گشود .تا سوم ابتدايي درس خواند و سپس بعلت فقر مالي نتوانست به تحصيل ادامه دهد و در سن 15 سالگي خانواده را ترک و سوي شهر به دنبال کار رفت و با اينکار زندگي خانواده اش را تامين ميکرد و با هر مشکلي دست و پنجه نرم کرده و تنها نان آور خانه بود . پس از خدمت سربازي دوباره فشار زندگي بر دوشش سنگيني کرده و براي فراهم آوردن امرار معاش خانواده از اين شهر به ان شهر رفت تا کاري به دست اورد . بالاخره پس از تلاش و کوشش فراوان توانست در راه اهن قطور استخدام و کاري براي خودش بدست اورد . چندين بار مورد هجوم ضدانقلابيون واقع شد و مورد غضب اشرار منطقه گرديد و حتي از طرف اشرار نامه هاي به اين مضمون که بايد ماشين راه اهن را بياوري و در اختيار ما قرار داده و خود نيز با ما همکاري بنمايي ولي چون او به انقلاب و اسلام معتقد بود علاوه از اينکه ماشين را نداد بلکه انها را پرخاش کرده و گفت " با اين تهديدهاي پوچ مرا ميترسانند حاضرم تا اخرين قطره خون با شما نبرد کنم " و بالاخره به ارزويش رسيد و خونش را به پاي درختي ريخت که ثمره ان ولايت فقيه است و در اين راه از هيچ کوششي فروگذار نشد و در تاريخ 1359/4/1 شربت گواراي شهادت را نوشيد .
استان شهادت:
آذربایجان غربی
نحوه شهادت:
توسط ضد انقلاب