بنام خدا
شهيد سهراب مختاريان پدرش فوت کرده و با مادرش در منزل پدري سکونت داشت و چون پدرش در قيد حيات نبود بيشتر احساس مسئوليت ميکرد و همه نيازهاي مادرش را رفع مينمود، به علت نبود امکانات مالي بيسواد بود ولي بعد از ازدواج تا پنجم نهضت سوادآموزي درس خواند و خيلي علاقه داشت که ادامه تحصيل دهد که متأسفانه نتوانست.
شهيد افرادي که يار و ياور امام و انقلاب بودند و پايبند به نماز و روزه بودند علاقه مند بود، از افرادي که ضد انقلاب و امام بودند يا نماز و روزه را سبک ميشمردند دوري ميکرد.
فعاليت هاي عبادي و سياسي شهيد: شرکت در نماز جمعه، نماز جماعت، حضور در راهپيمايي ها و تشييع جنازه شهدا در مراسمات عزاداري ماه محرم و ماه مبارک رمضان حضور پيدا ميکرد. از خادمين مسجد بود و به اقامه نماز اول وقت زياد اهميت ميداد.
اوقات فراغت شهيد: زمين کشاورزي داشت که هنگام بيکاري آنجا مشغول کار ميشد.
بزرگترين آرزوي شهيد: قدم گذاشتن جاي پاي شهدا، ادامه دادن راه دوستان شهيدش و بزرگترين آرزويش شهادت در راه دين مقدّس اسلام بود.
تغيير تحوّل قبل از شهادت: مدتي قبل از شهادت واقعأ اخلاق و روحيات شهيد تغيير پيدا کرده بود و به دنيا و ماديات بي اهميت شده و به معنويات و قيامت فکر ميکرد و در مورد آخرت صحبت ميکرد، در حقيقت با همه وجود آماده ميشد که از اين دنياي فاني بريده و براي شهادت آماده شويد.
نحوه شهادت: در کمين اشراراحزاب منحله افتاده و با اصابت تير دشمن به درجه رفيع شهادت نائل شده بود. يک روز بعد از شهادت با حضور جمعي از مردم و دوستان و آشنايان پيکر مطهرش در مياندوآب تشييع و در گلزار شهداي باروق که در آنزمان روستايي کوچک بود و حال به بخش تبديل شده تدفين شد.
استان شهادت:
آذربایجان غربی
منطقه عملیاتی:
قره گل بوکان
نحوه شهادت:
افتادن در کمین
گـلزار دفـن:
روستای باروق