نام خانوادگی:
امامعلی سبزی
استان تولد:
آذربایجان غربی
بنام خدا
فرازي از زندگينامه شهيد:
شهيد جواد امامعلي سبزي در سال 1340 در شهرستان اروميه ديده به جهان گشود. در كودكي با توجه به سن كمش با معلومات و آگاه بود و علاقه وافري به كتابهاي علمي و مذهبي داشت، در مجالس مذهبي و قرآني حضوري مداوم داشت و از نماز جماعت مسجد غفلت نمي كرد.
شهيد جهت محو آثار فساد و فحشا بسيار تلاش مي نمود و با تبليغات و ارشاد جوانان را براي اين منظور بسيج كرده بود تا در مسيري درست قدم بردارند. اعلاميه و نوارهاي امام(ره) را كه در دانشگاه از دوستان دانشجويش دريافت مي كرد به مساجد برده و به اشخاص مورد اعتماد و فعال مي رساند و خود از سازمان دهنده هاي حركتهاي انقلابي و تظاهرات در اروميه بود.
به آتش كشيدن سينما كريستال كه مركز فساد اخلاقي جوانان اروميه شده بود با دستهاي تواناي اين شهيد صورت گرفت. وي پلاكاردهايي تهيه و شبانه بر روي درختان نصب مي كرد و نيز كوكتل مولوتف و بمب هاي دستي و سه راهي درست مي نمود و در اختيار انقلابيون مي گذاشت.
بعد از شروع جنگ تحميلي اولين مأموريتش به آبادان بوده، سپس به اهواز و گيلانغرب و بعد به سومار و فكه رفت و سرانجام در تاريخ 1362/2/30 در منطقه عملياتي جنوب كشور (فكه) در عمليات والفجر مقدماتي بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد.
شهيد در زمينه هاي عكاسي و تهيه اسلايد و نويسندگي مهارت داشت و آثاري در اين زمينه ها از ايشان باقي مانده است، وي مدتي را بخشدار صوماي برادوست بود و زماني نيز در سرو خدمت مي كرد. كوهنوردي ورزش مورد علاقه اش بود و در اوقات فراغت به اين ورزش مي پرداخت.
روحش شاد و يادش گرامي باد.
شهيد در مسئوليتهاي مختلف مانند ديده بان خمپاره ، مسئول خمپاره انداز تيپ عاشورا ، خمپاره انداز تيپ حضرت ابوالفضل ، مسئول شناسايي لشگر عاشورا فعاليت چمشگير داشت . که سرانجام بر اثر اصابت گلوله دشمن به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.
توضیحات :
بر اثر اصابت ترکش خمپاره
گـلزار دفـن:
باغ رضوان ارومیه
وصيت نامه شهيد جواد سبزي
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله الذي هدينا و ما کنّا لنهتدي لولا ان هدينا الله.
(شکر خدا وند را که ما را به اين راه هدايت نمود و اگر هدايتمان نمي کرد هرگز اين راه را پيدا نمي کرديم)
خدايا توفيقم ده تا تنها سرمايهء هستي ام را و تمامي دارايي و زندگيم را يعني خون سرخم را "خالصانه" و "بي باکانه" دو دستي تقديمت کنم. تو مهربانتر از آني که چنين هديه اي را از بنده اي ذليل و لجوج و حرف نشنو نپذيزي.
خدايا مگر نه اين است که خون همه چيز را مي شويد، حتي گناه از نامه اعمال، حتي ظلم را از صفحه روزگار، حتي غم را از دلهاي کوچک کودکان سپاه، حتي اشک را از چشمان معصوم بازماندگان شهيد...
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله الذي هدينا و ما کنّا لنهتدي لولا ان هدينا الله.
(شکر خدا وند را که ما را به اين راه هدايت نمود و اگر هدايتمان نمي کرد هرگز اين راه را پيدا نمي کرديم)
خدايا توفيقم ده تا تنها سرمايهء هستي ام را و تمامي دارايي و زندگيم را يعني خون سرخم را "خالصانه" و "بي باکانه" دو دستي تقديمت کنم. تو مهربانتر از آني که چنين هديه اي را از بنده اي ذليل و لجوج و حرف نشنو نپذيزي.
خدايا مگر نه اين است که خون همه چيز را مي شويد، حتي گناه از نامه اعمال، حتي ظلم را از صفحه روزگار، حتي غم را از دلهاي کوچک کودکان سپاه، حتي اشک را از چشمان معصوم بازماندگان شهيد،حتي فقر را از دامن کشورهاي ثروتمند(جهان سوم) ،حتي اسارت را از زندانهاي مخوف صدام وآدمخواران. آخر خون شهيد از آب باران هم پاک کننده تر است. ديگر آن خوني نيست که اگر به لباس آدم بخورد، بايد سه دفعه آب بکشند. با اين خون مي شود نجاسات را از روي زمينتطهير کرد.
خدايا اگر اراده کني، خونمان صحنه زمين را خواهد شست و پليديها را خواهد زدود و بندگانت به امامت جانشينت،آسوده و بي هراس از بمبهاي خوشه اي و غرش هواپيماهاي روسي و فرانسوي و آمريکايي، عبادتت خواهند کرد و هيچ صورتي جز براي تو بر زمين کشيده نخواهد شد وسجده نخواهد کرد. خدابا تنها يک آرزو بر دل دارم: مرا به وقت ظهور مهدي (عج) از قبر بيرون آور و زنده ام کن تا همراه ياوران و شيعيانش براي تعالي کلمة الله در رکابش بجنگم، تو بر همه چيز قادر و توانايي.
پدر و مادر عزيزم، با ينکه در طول زندگيم پسر لايق و شايسته اي برايتان نبودم، ولي انتظار دارم که مرا بخشيده و حلال کرده باشيد.
پدر و مادرم، خواهران و برادرانم، بعد از مرگم جز تکه گوشتي بيجان و شايد پاره پاره ، چيزي برايتان باقي نمي گذارم. ولي تها يک سفارش برايتان دارم که هميشه و در همه حال به دنبال رضايت خداوند باشيد که اگر در اين حال باشيد، خدا هم از دستتان خواهد گرفت. زندگيتان را و تمام هستي تان را فرزند و پول و دارايي تان را آماده ظهور امام زمان(عج) بنماييد. نکند خداي نکرده، خلاف آنچه آقا مي خواهد باشيد و بدانيد که رستگار نمي شويد مگر که رهرو راه خميني باشيد.
از خواهرانم مي خواهم حلالم کنند. مي دانم که برايشام برادر خوب نبوده ام و حق برادري را ادا نکرده ام. آشنايان و فاميلها اگر حق مادي برگردنم دارند، از دارايي ام در خانواده که عبارت است از دوربين و کمد و دستگاه اسلايت و حقوق جهاد (سازندگي) بگيرند و اگر غيبتي در حقشان کرده ام يا حقوقشان را ضايع کرده ام که فعلا در امکانم نيست که به جايشان آورم،برايم حقشان را حلال کنند و مرا دست خالي تحويل دادگاه الهي ندهند.
دارايي ام را آنچه که شمردم بفروشيد و 3/1 آن را به فقيران و مستمنداني که مادرم مي شناسد،بدهيد. لباسهايم را همچنين. از باقي،3/2 باقيمانده، قرضهاي احتمالي را بپردازيد و يک ماه نماز قضا و 20 روز روزه قضا برگردن دارم اگر خودتان نتوانستيد بجاي بياوريد، بدهيد تا به جاي بياورند.
برايم دعاي خير و طلب بخشش بکنيد که چشمم به دنبال دعاهاي شماست.
و ما توفيقي الّا بالله عليه توکلت و الله انيب ( هود/88)
جنوب فکّه 20/11/61
بنده عاصي و جاهل خداوند
جواد امامعلي سبزي